پندارپندار، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

آقا پندار کبیر

تولد دسته جمعی

سلام پسر قشنگم... میخوام این دفعه از تولد دسته جمعیتون بگم که 27 بهمن با مامانای نی نی سایت و نی نی های خوشگلشون گرفتیم... دوست جونای مامانت و دوست جونای تو... روز جشن که طبق معمول بابات نیومد و ما رو تنها گذاشت. اما مامانی نسرین و باباحمید اومدن دنبالمون و تو هم خواب خواب بودی برت داشتیم و رفتیم به سمت جشن. نزدیک که شدیم تو بیدار شدی و منم توی همون ماشین لباسات رو عوض کردم . بابا حمید ما رو رسوند و خودش رفت . وقتی وارد هپی هاوس شدیم دیدم واااااااااااااااااااااای همه اومده بودن . البته یه چند تا مامان گل نتونسته بودن بیان که جای خالیشون حس میشد. اما بقیه بودن تا جاییکه اسماشون یادم باشه میگم.. آیلی- امیرحسین- عرشیا- آریو- رونیکا- میکائیل- پ...
29 بهمن 1391

آتلیه

پسرم دیروز با بابا بردیمت آتلیه و یه عااااااااااااالمه عکسای خوشمل ازت گرفتیم.. تو هم با اینکه مریض بودی و دو روز قبلش هم بیمارستان بودی و تب داشتی اما خیلی آقا بودی و خیلی با خانم عکاس همکاری کردی... حالا منتظریم که عکسات چاپ بشن و اینجا برات بزارمشون... عاشقتم مامانی... دیگه هیچوقت مریض نشو.... خیلی اونروزی حالت بد بود که نمیخوام یادآوری کنمش... از دست کوچولوت هم خون گرفتن ...
18 بهمن 1391

دندون دومت

سلام مامانی ...میدونم که خیلی وقته نیومدم و برات ننوشتم... واقعا وقت ندارم... تو خیلی شیطون شدی.. خوابت کم شده و غذا خوردنت هم خیلی بد.... همش باید مراقبت باشم..حال خودم هم زیاد تعریفی نداره... 1 هفته مونده تا تولدت و من هنوز هیچ کاری نکردم...خیلی استرس دارم... خدا کنه همه چی خوب پیش بره.. همونجوری که میخوام... از دیشب که تا صبح بیدار بودی و گریه کردی و نذاشتی بخوابیم بگذریم... دندون دومت درومد.. کامل کامل شد... دو تا دندون داری و وقتی میخندی خیلییییییییییییییییییی با مزه میشی حرکات جدیدت هم که دستت رو میزاری روی لبت و میگی آآآآآآآآآآآآآآآآآآآ ... لی لی حوضک که میخونیم با کف دستت بازی میکنی... وقتی میگیم موش شو لباتو غنچه میکنی و می...
12 بهمن 1391
1